مترسک آرزو داشت برای پرندگان دانه بریزد.
مترسک اگر میتوانست، روی سرش برای پرندگان لانه میساخت.
آدم بداخلاق مانند مترسکی است که دوستان را از اطرافش میپراکند.
پرندگان این دوره و زمانه برای مترسکها تره هم خرد نمیکنند.
وقتی باد بیانصافی میکند و صدای قوطی حلبیهای مترسک را در میآورد، مترسک دور از چشم باغبان به پرندگان چشمک میزند.